دوره والد پروری نه فرزند پروری

اگه نمی تونی 14 دقیقه متمرکز فیلم رو ببینی! چجوری می خوای یک انسان یا هویت موفق تربیت کنی؟

---

---

والدپروری چی هست؟!

در فرهنگ ما تربیت کودک با عنوان فرزندپروری شناخته می شود در حالی که کلمه ی فرزندپروری ترجمه ی کلمه Parenting است در واقع معنی آن والدپروری است نه فرزندپروری.

یعنی برای تربیت فرزندان باید والدین تغییر کنند تا منجر به تغییراتی در فرزندان شود.

در سالهای گذشته موجی از آموزش های رفتاری در جریان بود اما بتدریج متوجه شدند که والدین بعد از یادگیری تکنیک های فرزندپروری بمرور تکنیک ها را فراموش کرده و دیگر اجرا نمی کنند و یا درصورت اجرا تکنیک ها را دستکاری کرده و مطابق سلیقه و برداشت خود اجرا می کنند.

و این سوال برای محققین مطرح شد که براستی چرا والدین آموزش می بینند اما نمی توانند اجرا کنند؟!؛چرا بعد از یادگیری مطالب بهانه تراشی کرده مثلا می گویند من اجرا می کنم اما همسرم اجرا نمی کند یا این مطالب برای کتاب هاست و مناسب زندگی ما نیست فرزند من با همه ی بچه ها فرق دارد و خیلی اذیت می کند.

براستی علت بی حوصلگی ها و بهانه تراشی ها و سردرگمی والدین در انجام تکنیک ها چه بود؟!

و تمام این مسائل سبب شد تا موج جدیدی در فرزندپروری با عنوان فرزندپروری مبتنی بر نیازهای هیجانی اساسی رایج شود.

در این رویکرد متوجه شدند که فقط نباید به والدین تکنیک یاد داد بلکه باید یک قدم به عقب برگشت و قبل آموزش تکنیک ها والدین را به یک جعبه ابزار مجهز کرد تا به  ریشه رفتارهای خود آگاه شود و بداند خودش بعنوان والد با خودش چه رفتاری دارد؟پدر و مادرش در گذشته با او چگونه رفتار کرده اند و چه باور و دیدگاهی در ارتباط با خودش،دیگران وآینده در او شکل گرفته است؛در حال حاضر کیفیت رابطه  با همسرش چگونه است.

هدیه ی این رویکرد دادن آگاهی به والدین و ایجاد بینشی عمیق در فرزندپرویشان هست.

رویکردهای گذشته تربیت فرزند و ایجاد رفتار صحیح در آن ها براساس پاداش و تنبیه بود به همین خاطر محصول فرزندپروری این رویکرد فرزندی می شد که نیازمند کنترل بیرونی بود و همیشه باید کسی از بیرون بواسطه تنبیه یا تشویق مسیر او را هدایت می کرد.

اما محصول فرزندپروری مبتنی بر نیازهای هیجانی اساسی؛تربیت فرزندی خودانگیخته با کنترل درونی است،فرزندی که خودکفاست و خودکارآمدی دارد،در این سبک فرزندپروری فرزندان بخوبی تنظیم هیجان را یاد گرفته و درک درستی از احساسات خود و احساسات طرف مقابل دارند.

روابط عاطفی سالم و بازسازی رابطه ی فرزندپروری آسیب دیده  و جلوگیری از انتقال نگرش ها و رفتارهای ناکارآمد به فرزندان از دیگر ثمرات این رویکرد است.

آیا موراد زیر را تابحال تجربه کرده اید:

برایتان پیش آمده که کودک شما در زمانی که انتظار دارید، آرام و منطقی با یک موضوع برخورد کند، ناگهان سر ناسازگاری بگذارد؟ آیا شما رفتار صحیح در موارد بهانه جویی و ناسازگاری فرزندتان را می دانید؟
تجربه ی درگیری فرزندتان با خواهر و برادر و یا در پارک با همبازی هایش را داشته اید؟!آیا رفتار صحیح در این مواقع و یا اقدامات لازم جهت جلوگیری از پرخاشگری فرزندتان را می دانید؟!

آیا فرزند شما هم در ارتباط با همسالانش بجای حرف زدن قاطعانه پرخاشگری می کند؟می دانید چه مواردی را باید برای بهبود مهارت ارتباط موثر و مدیریت خشم در فرزندتان باید انجام دهید؟

تمام تلاش خود را برای برقراری عدالت بین فرزندانتان می کنید اما در نهایت همه ناراضی هستند و نسبت به هم خشم و حسادت دارند؟

با اینکه مدام برای فرزندتان اسباب بازی می خرید و او را به شهربازی می برید اما بازهم نارضی است و می گوید که شما دوستش ندارید و والدین خوبی برایش نیستید؟!

فرزندتان حرف شنوی ندارد و هر قانونی که میگذارید لجبازی می کند؟!

کودکانتان به دلیل احساس ناامنی محیطی، اضطراب دارند و نمی‌خواهند از شما جدا شوند؟!

فرزندتان به شدت از شما می‌ترسد و هیچ رابطه چشمی با شما برقرار نمی‌کند؟!

پسر و دختر شما به شدت پرخاشگر بوده و تا زمانی که تهدید به کتک نشده‌اند، از انجام کارهای خود شانه خالی می‌کنند؟!

نمی‌توانید با فرزندتان ارتباط عاطفی برقرار کنید، چرا که واکنش منفی نشان می‌دهد؟!

در مقابل بدقلقی فرزندانتان کاملا مستأصل شده‌اید و واقعا نمی‌توانید این مشکل را بدون استفاده از قدرت یا زور، حل کنید؟!

کودک هیچ‌ یک از قوانین خانه را رعایت نمی‌نماید و حتی پس از تاکید شما، لجبازی می‌کند؟

فرزندتان روی موضوعی مانند تلویزیون یا حضور در پارک قفل می‌شود و به شدت لجبازی می‌کند؟

تمام طول روز در حال خدمات رسانی به فرزندتان هستید اما در نهایت چیزی جز غر غر و بهانه جویی دریافت نمی کنید؟!

وقتی فرزندتان خرابکاری می کند و یا مرتکب اشتباهی می شود رفتار صحیح را نمی دانید به گونه ای که نه لوس شود و نه افسرده؟

آیا فرزندتان استرس رضایت شما را دارد؟ودائم از شما می پرسد مامان دوستم داری؟مامان کار خوبی کردم؟مامان ناراحتی؟

آیا دائما در حال بکن و نکن و تذکر دادن به فرزندتان هستید به قدری که عزت نفسش بشدت کم شده است؟!

آیا مدل صحیح عشق ورزی و ارتباط موثر با همسر و فرزندانتان را بلدید و الگوی مطلوبی هستید؟!

آیا هیچ ذهنیتی از اینکه چگونه با خشم کودک خود برخورد کنیدندارید؟و تنها چیزی که در ذهن شما ثبت شده، برخوردهای پدر و مادرتان در دوران کودکی با شماست!

 

آیا فرزند شما وقتی گرسنه و یا خسته است خشمگین و عصبانی می شود اما شما هیچ روشی برای مدیریت و پیشگیری این مساله ندارید؟

آیا فرزندتان تحمل شکست در بازی را ندارد و اگر شکست بخورد کل بازی را خراب می کند؟

 

اگر موارد بالا را تجربه کرده و چگونگی رفتار در این شرایط برایتان سوال است دوره والدپروری نه فرزند پروری بی شک بسیار برایتان مثمر ثمر خواهد بود.

سرفصل های دوره والدپروری نه فرزندپروری

بخش اول-خلق و خو و سرشت

تربیت یا طبیعت

بخش دوم-محیط و تجارب مرتبط با دوران رشد

ثروت،فقر،جنگ،بیماری،تعداد فرزندان،مرگ و…

بخش سوم-سبک فرزندپروری اعال شده و ادراک شده:

مقتدرانه،سهل گیرانه،سخت گیرانه،اغماض گرایانه

بخش چهارم-نیازهای هیجانی اساسی

1.نیاز به امنیت:محبت،همدلی،حمایت،درک شدن،ثبات،توجه،صداقت،تعلق خاطر،دسترس پذیری،پذیرش

2.خودمختاری:استقلال،تصمیم گیری،هویت،شهامت

3.خودابرازگری:ابراز درست نیازهای سالم،ابراز درست احساسات سالم

4.تفریح:بازی،خوش گذرانی،شادی،لذت،بازیگوشی،شوخ طبعی،بی برنامگی(خوانگیختگی)

5.پذیرش محدودیت های واقع بینانه:تحمل ناکامی،عمل به قوانین

بخش پنجم-تعریف طرحواره

بخش ششم-طرحواره های ناسازگار اولیه یا ذهنیت

1.رهاشدگی/بی ثباتی2.محرومیت هیجانی3.نقص و شرم4.بی اعتمادی/بدرفتاری5.انزوای اجتماعی

1.شکست2.وابستگی/بی کفایتی3.آسیب پذیری به ضرر وخطر4.گرفتار یا وابستگی عاطفی

1.ایثار2.اطاعت3.جلب توجه ومهربانی

1.بازداری هیجانی،2.منفی گرایی3.معیارهای سخت گیرانه4.تنبیه

1.استحقاق/بزرگ منشی2.خویشتن داری ناکافی

بخش هفتم:برسی سبک های مقابله ای ناسازگار(تسلیم،اجتناب،جبران افراطی)

از آنجاکه افراد اهمال کار برای تغییر نکردن بهانه‌هایی می‌خواهند، من می‌خواهم به دوستان اهمال کار کمک کنم تا زحمت کمتری بکشند و لیست بهانه‌های متداول را در ادامه برایشان آماده کرده‌ام:

باشه یکم سرم که خلوت شد…

بچه به این خوبی! مگه چشه؟

مگه ما خودمون بد تربیت شدیم!! این مسخره بازیا دیگه چیه بچه خودش بزرگ میشه

الان کارهای مهم‌تری دارم…

من درست بشو نیستم و نمی تونم نکاتی که یاد میگیرم رو اجرا کنم

خیلی گرونه، ارزشش رو نداره!

بعید می دونم اثری داشته باشه….

دیگه از بچه ی من گذشته شاید بزرگ بشه و خودش تغییر کنه…

این چیزا با آموزش درست نمی شه! ذاتیه!

با آموزش که آدم تغییر نمی‌کنه! باید خودم تصمیم بگیرم تغییر کنم…

من نمی خوام بچه ام آدم بزرگی بشه همینکه دزد و معتاد نشه برای من کافیه…

و…

لیست بالا و بسیاری از بهانه‌های دیگر، نمونه‌ای کوچک از مکانیزم مغز است که می‌خواهد ما را در حالت موجود حفظ کند و ما از دایره امن خودمان خارج نشویم.

گارانتی دوره